میرسم آخــر به ســویت یا علیموسیالرضا
مینشینم روبــرویت یا عــلیموسیالرضــا
با دو چشمانم نگاهت میکنم هر روز و شب
تا کنم دل فـــرشِکویت یا علیموسیالـرضا
آخرش خواندی مرا؛شاهِ خراسان از کرم
تا که بستم دل به مویت یا علیموسیالرضا
زائـــرم بارانـــیام ما را بنوشان از کــــرم
جرعه یِ آبی ز جــویت یا علیموسیالرضا
یک بغل وا کردهای از شهرِمن تا شهرِعشق
جـــان فدایِ آبرویت یا علیموسیالرضـــــا
بال میــخواهم گـــشایم بر فــراز گنــبدت
پر زنم در های و هویت یا علیموسیالرضا
پینوشت :
در روزهایی که سخت میگذرند و تلــخ
دلم را به امیدِ دیدارِ روی ماهِ تــو آرام میکنم
تا به یمن میلادِ مبارکت پناهش دهی در آغوشِ مهربانیت مهربانترین امــام
با تو باید ڪہ آرزو ها را پشتِ یڪ شاخہ گل پریشان ڪرد ...
,دل ,های ,پخش ,میکنم ,فایل ,پلاگین خود ,خود قابلیت ,قابلیت پخش ,پخش این ,توسط پلاگین
درباره این سایت